اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۲:۱۶
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۰۰
اذان مغرب ۱۹:۱۴:۰۶
طلوع آفتاب ۰۵:۰۷:۵۵
غروب آفتاب ۱۸:۵۴:۳۳
نیمه شب ۲۳:۱۳:۵۴
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۸/۰۴ - ۰۹:۰۹
«سراج 24» گزارش می دهد

«روژانو»، روایتی تلخ و شیرین از فداکاری های بسیجیان/ رزمنده ای که خودش را مفقود الاثر کرد!

نمایشنامه به ورطه شعار نمی افتد اما به خوبی تصویر زیبایی از یک رزمنده ترسیم می کند، زشتی های جنگ را هم می گوید اما آن را به هیچ وجه نمی توان ادبیات ضدجنگ دانست.

«روژانو»، روایتی تلخ و شیرین از فداکاری های بسیجیان/ رزمنده ای که خودش را مفقود الاثر کرد!

گروه فرهنگی «سراج24»- «روژانو، 15 سال بعد»، نمایشنامه ای جذاب از چیستا یثربی است که داستان رزمنده ای گم شده در کوه های کردستان را روایت می کند.

زنی به نام مرجان، روزی در تلویزیون مستندی را می بیند که در یکی از صحنه های آن مردی آشنا نظرش را جلب می کند. این مرد، صابر نام دارد که در دوران جوانی خواستگار مرجان بوده اما در دوران جنگ پس از یک عملیات استشهادی مفقود الاثر می شود و همگان تصور می کنند که شهید شده است. مرجان با سختی می تواند نشانی از آن مرد پیدا کند و برای یافتنش راهی کوه های اورامانات ما بین ایران و عراق می شود.

مرجان خانه صابر را می یابد و با او روبرو می شود اما این روبرویی با تلخی همراه است. دختری به نام روژانو در خانه صابر است که مرجان تصور می کند صابر با او ازدواج کرده به همین دلیل با برخوردهایی تند و تلخ صابر را برای سالها دوری و بی خبر گذاشتن خانواده و ازدواج با روژانو ملامت می کند ولی  صابر پاسخی می دهد که مرجان شوکه شده و قانع می شود.

او توضیح می دهد که پس از عملیات به دلیل موج انفجار ناشی از موشک حافظه اش را کاملا از دست داده بوده و هیچ کس را به خاطر نمی آورده که به خانه بازگردد. خانواده روژانو او را نجات می دهند و از وی مراقبت می کنند. صابر توضیح می دهد که در ماجرای حمله شیمیایی صدام به مناطق کردنشین خانواده روژانو همگی کشته شده اند و او توانسته با گذاشتن ماسک خود به روی صورت روژانو او را نجات دهد.

مرجان از صابر می خواهد که به تهران بازگردد اما صابر به او می گوید یک سال صبر کند، زیرا روژانو به دلیل  گازهای شیمیایی تا یک سال بیشتر زنده نیست.

مرجان این مساله را از او می پذیرد اما سال بعد خود صابر از دنیا می رود؛ او به دلیل برداشتن ماسک خود شیمیایی شده بود ولی به خاطر نرنجاندن دل مرجان این مساله را به او نمی گوید؛ در انتها مرجان مادری روژانو را بر عهده می گیرد.

«روژانو، 15 سال بعد» روایتی زیبا از عشق و فداکاری یک رزمنده ایرانی است. رزمنده ای که جان خود را برای کودکی به خاطر انداخته و زندگی اش را هم وقف بزرگ کردن او کرده است و ساده و صمیمی کنار کودک زندگی می کند.

فضاسازی دقیق به همراه دیالوگ های زیبا و تعلیق های پیاپی نمایشنامه مخاطب را به خوبی جذب می کند. خواننده با مرجان، روژانو و صابر کاملا همراه می شود و هر لحظه نسبت به هر کدام حس خاصی پیدا می کند اما در انتها این رزمنده شیمیایی، یعنی صابر است که قهرمان ستوده داستان واقع می شود.

نمایشنامه به ورطه شعار نمی افتد اما به خوبی تصویر زیبایی از یک رزمنده ترسیم می کند، زشتی های جنگ را هم می گوید اما آن را به هیچ وجه نمی توان ادبیات ضدجنگ دانست.

«روژانو، 15 سال بعد»، جزو آثار قابل تقدیر دفاع مقدس است که باید نویسنده آن را بابت نگار این اثر ستود.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••